تولد توهم فانتزی
با یک دنیا امید و آرزو وارد مرحله جدیدی از زندگی می شوی بنام دانشگاه!فکر می کنی آنجا می توان با سعی و تلاش به رویاهات تحقق ببخشی ولی وقتی این مدرک کارشناسی را بعد از 9ترم حاملگی با زایمانی سخت به دنیا می آوری و با دانشگاه خدا حافظی می کنی و با همان ساختار فکری وارد جامعه می شوی می بینی دانشگاه چیزی نیست جز یک «توهم فانتزی».توهمی که وقتی وارد جامعه و بازار کارمی شوی و دغدغه سربازی و هزار کوفتی دیگر مثل بختک به دنبالت میاد،آنگاه بیشتر ملموس می شود.
دیگر صحبت از عشق و آلاچیق عشق در این اوضاع و احوال نابسامان جامعه ما و غیر قابل پیش بینی برای افرادی در سن و سال من امری موهوم و خیالی است.موضوعی که در این سنین جوانی کاملا باید بر عکس باشد.اینجا ایران است!
برای خداحافظی از دوران ایده آلیسم دانشجویی کم کم ازآلاچیق عشق می روم به وبلاگ جدیدم با نام» توهم فانتزی«.وبلاگی برای روز مرگی های من.
گرچه آلاچیق عشق را همچنان به روز نگه می دارم تا شاید آلاچیق من روزی بدور ار دل مشغولی ها باز رونق سابق خود را از سر گیرد.
بدینسان توهم فانتزی متولد شد
1.
mona | سپتامبر 14, 2009 در 3:46 ب.ظ.
I am agree with you